لکه در راز


خبر حضور لکه در راز

لینک پخش برنامه راز

لینک دوم

اینجا هم

نقد سایت سیاست روز

روزنامه وطن امروز

نقد سایت مشرق

یک خبر و دو نقد

فانوس زرین بهترین فیلم چهارمین

جشنواره مردمی فیلم عمار

در بخش فیلم داستانی نیمه بلند

برای فیلم

لکه


نقد اول:

درنگی بر اکران #فیلم_لکه در جشنواره عمار

 

فیلم لکه با موضوع فتنه 88 و البته انتخابات سال 92 بود؛ فیلم خوبی بود که مخاطب را به خوبی با خودش همراه می کرد. فیلم با لکه فضولات یک کلاغ بر شیشه ماشین آغاز می شود و با لکه جوهر پیراهن مدیر دولتی تمام می شود.

  سکانس های ابتدایی فیلم با صدای پخش جلسه مجلس از رادیو همراه است؛ مجلسی فرضی با بحث هایی فرضی و اسامی مستعار و غیرواقعی برای نمایندگان! اما فیلم که جلوتر می رود داستان حول مدیری از دولت یازدهم می گردد که در حال رفتن به مراسم معارفه اش هست. مادری که فرزندش در حوادث پس از انتخابات 88 کشته شده؛ جلوی مدیر را می گیرد و به وی می گوید تو که معتقد به تقلب بودی؛ حالا چگونه حاضری مدیر این حکومت شوی؟

 داستان در کش و قوس این دو نفر به پیش می رود اما چند نکته اساسی در این فیلم وجود دارد که به نظر می رسد لازم است تا روشن شود:

1. اگر در فیلم از مجلس و نمایندگانی فرضی یاد می شود؛ به صراحت مدیران دولت یازدهم را هدف حمله قرار می دهد. مهندس رحمانی، شخصیت داستان بسیار نزدیک به کاراکتر جعفر توفیقی سرپرست وزارت علوم است. اشاره نطق نماینده مجلس در کنار اشاره مادر شهید #فتنه به نقش رحمانی در انتخابات 88 و نوع گریم وی، به وضوح#جعفر_توفیقی را در ذهن متبادر می کند.

هرچند که شخصیت توفیقی در عالم واقع با کاراکتر فیلم بسیار متفاوت است.

2. حضور حمایتی خانواده های شهدا در جلوی محل معارفه؛ آنهم برای خوشامدگویی به مدیر فتنه گر و افراطی که تعریفش در فیلم می رود، نشان دهنده ساده انگاری این خانواده هاست. آیا واقعا خانواده های شهدای ما اینگونه هستند؟

3. راننده در ابتدای داستان نارضایتی خود را از همکاری با مهندس رحمانی با دادن نامه استعفا اعلام می کند اما حرف های مهندس حاکی از همکاری چند ساله راننده با رحمانی است؛ آیا راننده ناگهان به این #بصیرت رسیده که نباید با این فرد کار کند؟ خیانت راننده در پایان داستان چگونه قابل توجیه است؛ آیا با اخلاق اسلامی مبنی بر لزوم امانتداری در امانتی که به راننده سپرده شده؛ تطابق دارد؟

4. اعتمادی، خبرنگار خبرگزاری که قرار است اولین مصاحبه را با مهندس رحمانی داشته باشد؛ با زد و بند با مشاور رحمانی می تواند به راحتی مصاحبه خود را انجام دهد! آیا جامعه خبری ایران اینگونه با منابع خبری خود در ارتباط میگیرند؟

5.فیلم موضوع خوبی داشت؛ بیان نسبتا خوبی هم داشت؛ اگر #فتنه را لکه ای بر دامن فتنه گران یا هرکس دیگر بدانیم؛ عنوان فیلم تطابق خوبی با موضوع داشت اما جایگاه #کاسبان_فتنه در فیلم کجاست؟

در اکران فیلم در جشنواره عمار؛ #حمید_رسایی نماینده مجلس هشتم و نهم هم حضور داشت و جالب تر اینکه کارگردان فیلم بجای پخش یک جلسه خیالی از مجلس می توانست نطق امثال رسایی در محکومیت فتنه را در فیلم بگنجاند اما کارگردان به همین میزان هم جسارت نداشت تا از مجلس نام ببرد اما جسارت وی در تهمت زدن به مدیران دولت یازدهم ستودنی بود؛ آنگاه که گفت افراطیون 88 با نام اعتدال در دولت یازدهم آمده اند.

 

اللهم اجعل عواقب امورنا بالخیر




نقد دوم:

 

سلام
یک بار لکه را دیدم، و برای نقد و نظر احتیاج به چند بار دیدن با تمرکز است. ما حسب الامر جنابعالی نکاتی را که به نظرم رسیده قلمی می کنم
نقد لکه:
  1-
نقش بر خ.کوثری چفت نشده بود، بعضی جاها خ.کوثری بیرون می زد از نقش و بعضی جاها برعکس. (خانم کوثری مادر بود، درد کشیده هم بود، می خواست احقاق حق بکند، اما بعضی جاها از عاطفه کم گذاشته بود. نمی دانم اجازه دارم یا نه! اما به نظرم تفکر و تصور و نیت و جهان بینی بازیگر روی نقش حک می شود. نمی دانم چقدر ایشان این نقش را باور داشتند) ضمن اینکه دو یا سه جا گویی خ.کوثری بیانیه قرائت می کرد. به نظرم رسید مسئله تنها به خ.کوثری و بازیگری ایشان یا حتی کارگردان مربوط نمی شود، بلکه به فیلمنامه مربوط است. فعل و اصطلاحا act در کار کم بود و این باعث شده بود که کار در بعضی آن ها دچار شعار زدگی شود.(بیشتر اون جایی که زن داخل ماشین نشسته است. مثلا اون جایی که می گه «قصاص کسایی که قصور کردن با قانونه و ....» محتوا خیلی خوبه ولی شعاریه) اون جایی که خ.کوثری شروع می کند و می گوید« قصه سر راسته ....» شبیه آژانس شیشه ای شده
   2-
آ. نعمتی بر نقش چفت شده بود. بیرون زدگی نداشت یا اگر داشت نامحسوس بود. اینکه ریش رو کوتاه نکرده بود هم به نظرم مصداق عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد است. چون این ریش بیشتر می توانست ماهیت فتنه رو نشان دهد.
   3-
آ. تدریسی یه اطلاعاتی بود. کامل و بدون نقص.
4-
  آ.سلیمانی عالی بود. چنین نقش هایی را در فیلم های دیگر هم بازی کردند. انگار ذاتا شهرام پور بود

  5-این المان ها و دیالوگها عالی بود:مایع سبز و سفید روی شیشه، پس دادن جوهر سبز، «وسیله ندارم اما هدف دارم»، «خیابون امام، دیره ، بنداز تو جمهوری از خط ویژه برو»، «الان هم طبق منویات ایشون اقدام می شه، نامگذاری سال جاری هم خیلی به حوزه ی ما مربوط می شه»، سطل آشغال و برخوردشهرام پور و ماشین نامی به آن، خ.کوثری در آغوش مادران شهید،عزل و نصب های فله ای
   6-
لازم بود زن دست کش دستش باشد و روزنامه را نشان دهد؟
   7-
اون جایی که خ.کوثری فریاد می زنه تقلب، لازم بود فریاد بزنه؟ یادمه در فیلمنامه اومده بود باصدای بلندتر نه فریاد. به نظرم این فریاد رئالیته ی ماجرا را به هم ریخت هرچند که تاثیر شوکی داشت.
   8-
آن جایی که نامی می خواهد وارد ساختمان شود چند نفر می خواهند که سوال کنند( حضور صدای کارگردان در میان صداها یادآور حرفه ای گریست)(البته تا آن جا که یادمه در فیلم نامه نبود)
   9-
آخر فیلم نباید اینقدر کش دار می شد، مثلا شاید 1 یا 2 دقیقه پایانی اضافی بود، کار رو ضعیف کرد. تو فیلم نامه اینقدر کش دار مطرح نشده بود. جسارتا! انگار کارگردان می خواست به زور در ذهن مخاطب دقایق آخر را بچپاند
   10-
خدا قوت و ملتمس دعا


پی نوشت1 :

نویسنده نقد اول که توسط یک دوست برای بنده ارسال شده، ناشناس هستند.

نویسنده نقد دوم هم  آب و گل محترم می باشند.



نقد جدید از مهندس من یک مسافرم


آقا ما که منتقد نیستیم، هر چی هم از سینما بلدیم در حد همون اصطلاحات و اشاراتیه که از زبون خودت شنیدیم، مثلا یکی‌اش سکانس هیچکاکی بود که خودت بهم یاد دادی [نیشخند]
اما چون خیلی اصرار می‌کنی و هی پیامک و هی رایانامه می‌زنی که بیام نقدت کنم، و حتی به نقد تلفنی هم راضی نشدی[زبان]، می‌نویسم برات:
1- همونطور که عرض کردم، برخی کنایه‌ها رو فهمیدم، یعنی خیلی تابلو بود، بخصوص که اسم فیلم هم "لکه" بود. لکه روی ماشین و روی پیراهن و غیره
شاید اگر کمی کنایی تر و اشاره ای تر بیان میشد، جذاب تر میشد، البته خب اون موقع دیگه نمیشد صریح ترین و سیاسی ترین فیلم جشنواره
2- علی سلیمانی کلا راحت بازی میکنه، یعنی نقشش رو خوب می پذیره، انگار نه انگار که نقش بازی میکنه
3- فرخ نعمتی در درجه بعدی خوب بود، مثل همیشه با صدا و چهره اش بازی خوبی رو ارائه داد
4- که البته این وسط تلاش کارگردان قابل انکار نیست، بخصوص که پشت صحنه کارهای قبلی اش رو هم دیده باشی، تازه تو فیلم پشت صحنه که فوقش یکی دو ساعت باشه که شاید 2 درصد تلاش مجموعه نشون داده بشه
5- بازی خانم کوثری هم در مجموع بد نبود، شاید اگر کارگردان از جنس مونث بود یا دستیار خبره مونث داشت، بهتر می تونست از خانم کوثری بازی بگیره، شاید هم حرفه ای بودن خانم کوثری باعث شده زیاد از کارگردان تاثیر نگیره
6- اونجا که کنار ماشین داشت با فرخ نعمتی صحبت میکرد احساس میکردم هر لحظه ممکنه کارگردان کات بده که خوب نبود از اول
7- سکانس تو ماشین به نظرم بهتر اومد، به خصوص حرکت دوربین که به صورت پله ای زوم میشد روی صورتها (اصطلاح هنری داره حتما که من بلد نیستم) باعث میشد روی برخی کلمات و عبارات تاکید خاصی بشه
8- یادم نیست که موسیقی متن داشت یا نه، اما به نظرم میتونست تاثیر سکانس صحبتهای توی ماشین رو بیشتر کنه
9- تقریبا تمام ماجرای داستان رو خانم کوثری تعریف کرد که یک مقداری فیلم رو شبیه بیانیه تصویری میکرد. به نظرم میشد از روشهای هنری کمک بیشتری برای نقل ماجرا گرفت.
9- مثلا خیلی از چیزهایی که خانم کوثری تعریف میکرد میتونیست به صورت فیلم نشون داده بشه
10- یا مثلا زمان بندی فیلم کمی جابجا بشه، یعنی سکانس ها جابجا بشن که کمی هم بیننده به فکر فرو بره
11- ابهاماتی که وجود داشت، به جای اینکه ذهن ببیننده رو درگیر اصل موضوع کنه، از اصل منحرف میکرد، مثل اینکه چطوری خانم کوثری به این سرعت به محل جلسه رسید؟ علیرغم دستور قبلی چطوری راه پیدا کرد به داخل؟ (اینکه مادر شهدا اصرار کردن، توجیه قابل قبولی نیست برام) فایل های صوتی که مامور حفاظت داشت از کجا اومد؟
12- به نظر من بهترین سکانس فیلم جایی بود که آیه قران تو حلقوم فرخ نعمتی گیر کرد و به لکنت افتاده بود
میم.ب جان در پایان عرض کنم که نکاتی بود که به نظر بنده حقیر نابلد سینما رسید
برخی نکات مثبت رو بعضی دوستان بیان کردند
یکی از بزرگترین نکات مثبت فیلمت، زبان صریح و گزنده بود، بیخودی تقسیم تقصیر نکردی تو فیلمت که هم خر رو داشته باشی هم خرما، هم این طرفی هم اون طرفی
یکی از بزرگترین عوامل فتنه که به خاطر رودروایسی های سیاسی کمتر مطرح میشه رو هدف گرفتی: قدرت طلبی
از بازیگران خوب و مطرح استفاده کردی هر چند به نظرم شاید بازیگر دیگری به جای خانم کوثری می تونست بهتر بازی کنه
فیلمبرداری و صدابرداری خیلی عالی بود
گریم و نورپردازی و طراحی صحنه و ... هم حتما بی نقص بوده که ایرادی متوجهش نشده
دیگه ساعت 2 شد و بقیه نظرات باشه برای اکران مجدد فیلم [چشمک]

خلاصه اینکه عالی بود، ولی من انتظار یک فیلم خارق العاده مثل کارهای قبلی ات داشتم مثل قطعه سپید، عطر نمناک حیات، و ... و دیگر هیچ نبود
به نظر من بهترین جایزه ای که تاحالا گرفتی همون دیدار با حضرت آقا بوده، اما این جایزه هم واقعا مبارکت باشه
موفق و موید باشی [چشمک]



اخبار و نقد و غیره


فارس

مشرق

تریبون مستضعفین


خبر فارس


پی نوشت یک: پوسترهایی که در فارس به اسم "لکه" منتشر شده به شدت مورد تایید نیستند.


پی نوشت دو:  نقدهای مفصل دوستان رو پذیرا هستیم.


اکران





اکران فیلم داستانی « لکه »

نویسنده و کارگردان: میم . ب . مهاجر

مکان: سینما فلسطین سالن شماره 1

زمان: پنجشنبه 19 دی، ساعت 21:30  امشب

بعد از سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی

ورود برای همه انسان ها آزاد است

درختان حماسی




فیلم کوتاه داستانی درختان حماسی، اثر خوش تکنیک
دوست و برادر هنرمند و با احساسم، مرتضی علی عباس میرزاییه
که محصول سال قبل خانه فیلم داستانی انقلاب اسلامی بوده
و امروز چهارشنبه 18 دی ماه 92 ساعت 18 در سینما فلسطین،
محل چهارمین جشنواره مردمی فیلم عمار اکران میشه.
دوستان رو به دیدن این فیلم دعوت می کنم.

البته ناگفته نماند که
یه نقش کوچیکی هم بنده به صورت افتخاری تو فیلم مرتضی علی بازی کردم :)

 

حلقه 16 ظاهرن در پاسخ به حلقه 8    !   /  کلیپ ایستاده ایم   /   لکه و عمار


خبر حلقه شانزدهم هنر

مشروح حلقه هشتم هنر


امیدوارم واکنش جناب حبیب احمدزاده به ارائه من در حلقه هشتم اونقدر منطقی باشه که باب گفتگو رو باز کنه، نه مقابله و مجادله.


****


جایزه ویژه هیئت داوران عمار برای کلیپ ایستاده ایم


****

مصاحبه با نسیم درباره لکه و عمار



رهام تدریسی



خبر برای مخاطبان عرب!

خبر دیگر

رپرتاژ رجا


پاورقی: رهام تدریسی ( عکس اول ) نام بازیگر می باشد.



بازم خبر


نسیم

فارس

عمار







اولین خبر

این واقعن یک فیلم سیاسی است.





به زودی در جشنواره فیلم عمار .. ان شالله!



پاورقی بی ربط: اینجا